
هنگامی که در سال ۲۰۰۸ بحران مالی آمریکا به اوج خود رسید و دولت این کشور تعطیل شد، بحثی به وجود آمد مبنی بر اینکه چرا با وجود محاسبات، نمودارها و پیش بینی های دقیق اقتصاددانها، وضعیت اقتصادی به چنین حالت بحرانی رسیده است؟
اقتصاددان های رفتاری که سال ها بر این عقیده بودند که اقتصاد بیش از حد به ریاضیات، اعداد و نمودارها گره زده شده و پیش فرض اولیه ی آن مبنی بر منطقی تصمیم گرفتن مردم کاملا غلط است، پس از این واقعه مورد توجه قرار گرفتند. کانمن و سایر اندیشمندان حوزه اقتصاد رفتاری معتقدند که اقتصاد یعنی “مطالعه ی رفتار اقتصادی انسان”، آن ها اعتقاد داشتند که ما بیش از حد بر اقتصاد و کمتر بر انسان تاکید می کنیم. آن ها معتقد بودند که دیدگاه شکسپیر در مورد انسان “انسان عجب اثر هنرى است ! چقدر خاص در انديشه ، چقدر بى نهايت در تفكر، چقدر ستايش آميز در فرم و حركت. در عمل همانند يك فرشته!” ایراداتی دارد و آن انسان بسیار عاقل با ذهنی حسابگر وجود خارجی نداشته و افسانه ای بیش نبوده است